شهرهای دوستدار کودک و برنامهریزی استفاده از زمین برای بهداشت کودکان
چکیده:
محیط اطراف ما پیامهای بسیاری در مورد چگونگی رفتار به ما مخابره میکند. برنامهریزان و تصمیم گیرندگان نقش کلیدی در ساختار این پیامها ایفا میکنند و کمک میکنند که مردم چگونه جهان را ببینند و با آن تعامل برقرار کنند. در نتیجه، محیط زندگی و پیامهای مربوط به آن میتوانند بهداشت جسمی، اجتماعی و ذهنی همهی ساکنین را تحت تاثیر قرار دهند. از آنجایی که کودکان نکات بسیاری را از محیط اطراف خود فرا میگیرند، محیط زندگی آنها بهطور قابل توجهی همهی جنبههای زندگی آنها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این امر مسئولیت سنگینی بر شانههای برنامهریزان شهری قرار میدهد که باید جوانب مختلفی را در طراحی شهر بهکار برند تا این مناطق شهری را برای کودکان خوش آیند ومتعادل سازنند. موضوع اصلی که برای ایجاد و حفظ یک جامعه دوستدار کودک الزامی میباشد، به شرح ذیل است: امنیت، فضای سبز، دسترسی و یکپارچگی. مزایای طراحی شهر دوستدار کودک از پیشبرد سبکهای زندگی سالمتر تا بهبود کیفیت تعاملات اجتماعی برای پایداری بلندمدت فضاهای طبیعی را شامل میشود. برنامهی شهرهای دوستدار کودک را بنیاد کودکان ملل متحد بهصورت طراحی جامعهای کودک دوست با تصمیمگیری فراگیر تعریف میکند. بهعنوان نمونه (Waterloo، Ontario)، یک شهر متوسط کانادا، دارای ویژگیهای جامعهگرا و مثبت فراوانی است که میتواند از روشهای طراحی دوستدار کودک و همچنین تصمیمگیری مشارکتی نهایت بهره را ببرد.
مقدمه:
بر طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، «بهداشت حالتی از سلامت فیزیکی، ذهنی و اجتماعی است و تنها به معنی عدم حضور بیماری یا ضعف نیست». همه وجوه این تعریف از سلامت باید در زمان طراحی محیطهای زندگی در نظر گرفته شوند. محققان و کارورزان بسیاری بیان میکنند: روشی که یک جامعه ساخته و مدیریت میشود دارای اثر قابل توجهی بر پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی جامعه است. نمونههای از این درک متغیر، به این صورت در نظر گرفته میشود:در سالهای اخیر، توجه فراوانی به تعریف رابطه بین بهداشت (سلامت) انسان و ساختن محیط متمرکز شده است. جنبش شهرهای سالم در طی چند دههی گذشته به موفقیتهای قابل توجهی رسیده است و چشم اندازهای جامعهی سالم را که شامل فاکتورهایی چون مشارکت فعال، دسترسی برابر به منابع، گوناگونی و برآورده کردن نیازهای اساسی میباشند را در شهرهای نمونه پیاده کرده است.
موسسه برنامه ریزان حرفهای اونتاریو اخیرا گزارشی را در مورد شهرهای سالم، شهرهای پایدار ارایه کرده است که روابط بین برنامهریزی، سلامت و پایداری را تایید میکند.
این گزارش از آن جهت شایان ذکر است که در سال (2004) Basrur توجه خود را به سمت موضوعات مربوط به سلامت کودکان جلب میکند. بین 15 تا 25 درصد از جوانان اونتاریو چاق یا دارای اضافه وزن هستند و بیش از نیمی از جوانان کانادا به اندازهی کافی برای رشد بهینه فعال نیستند، کودکان بیشتر زمان خود را در منزل و به تماشای تلویزیون سپری میکنند و مدت زمان کمی را به تعامل با محیط زیست طبیعی یا جامعه اختصاص میدهند.
پژوهش دیگری نشان میدهد که محیطهای سبز در حال ناپدید یا محدود شدن هستند و کودکان اغلب از محیط اجتماعی اطراف خود جدا هستند.
بسیاری از این موضوعات میتوانند حداقل با تغییراتی در سیاست و طراحی منجر به تشویق شدن به گشت و گذار، بهبود دسترسی به فضاهای تفریحی و ایجاد احساس امنیت بیشتر نسبت به محیط خارج شوند. در میان ملاحظات دیگر، گزارش (CMOH) پیشنهاداتی را در جهت بهبود سلامت از طریق تغییراتی در سیاستهای برنامهریزی شهرو طراحی شهر ارایه میدهد.
محیطهای زیست کودکان شیوه تعامل آنها با جهان را بهطور مستقیم تحت تاثیر قرار میدهد. محیط دارای اثر ویژهای بر سلامت جسمی، ذهنی و اجتماعی کودک است، اخیرا توجه ویژهای به ایجاد شهرهای دوستدار کودک اختصاص یافته است. کودکان اغلب در برنامهریزی کاربری زمین به دو شیوه نادیده گرفته میشوند. در زمان طراحی به آنها توجه ناچیزی اختصاص می یابد اگرچه آنها با جهان نسبت به بزرگسالان بهگونهای متفاوتتر تعامل برقرار میکنند، این مورد یک فقدان برنامهریزی برای کودکان است. دوم، به آنها فرصتی برای مشارکت در تصمیمگیری داده نمیشود: فقدان برنامهریزی با کودکان در اینجا به چشم میخورد. ترکیب این دو مورد میتواند باعث کاهش سطوح فعالیت جسمی و فقدان علاقه به شرکت در جامعه شود.
شرکت دادن کودکان در برنامهریزی اجتماعی و تصمیمگیری میتواند با پیشبرد فعالیت فیزیکی و نیز بهبود سلامت ذهنی و اجتماعی کودک از طریق مشارکت و توانایی اجتماعی، کمک کند. شهرهای دوستدار کودک به کودکان این حق را میدهند که ایدههای خود را بیان کنند، در اجتماع شرکت کنند، خدمات پایه و اساسی را دریافت کنند، از اشکال مختلف خشونت در امان بمانند، با امنیت قدم بزنند، بازی کنند، دارای فضاهای سبز باشند در یک محیط زیست تمیز و بدون آلودگی زندگی کنند و بهطور برابر در نظر گرفته شوند. بهعلاوه، برنامههای شهر دوستدار کودک چهارچوبی برای هدایت این فرایند فراهم میکند. این برنامه شامل پیشنهاداتی چون افزایش مشارکت کودک، ارزیابی اثرمحیط بر کودک و ایجاد حقوق مخصوص به کودک میباشد.
این مقاله در مورد اینکه چگونه برنامهریزی در محیطهای شهری باید کودکان را در نظر گیرد، به دو شیوه بحث میکند؛ برنامهریزی برای کودکان و برنامهریزی با کودکان. در زمان برنامهریزی برای کودکان، حداقل چهار فاکتور اصلی را باید در نظر داشت: ایمنی، فضای سبز، دسترسی و یکپارچگی .
این چهار طرح بهطور مکرر در منابع ظاهر میشوند و اهداف شهر دوستدار کودک را دربر میگیرند. شهر واترلو بهعنوان نمونهای از یک شهر کانادایی متوسط برای توضیح این مورد که چگونه برنامهها و سیاستهای شهری میتوانند کودکان را تحت تاثیر قرار دهند، مورد بررسی قرار میگیرد.سپس در مورد جنبهی دیگری از برنامهریزی بحث میشود، یعنی برنامهریزی با کودکان.
شرکت دادن کودکان در برنامهریزی یک شیوهی عالی برای کودکان است این یک فرایند ساده نیست و مستلزم دقت و توجه کافی است. در بحث در مورد این جنبه، به طور مختصر تاریخچهی این گرایش مورد بررسی قرار گرفته و برخی از بهترین روشها را مورد بحث قرار میدهیم، همچنین نمونههایی از گامهای مثبت به سمت فراگیری را ارایه میدهیم. ودر نهایت مراحل امکان پذیری که شهر واترلو میتواند برای شروع فرایندی ایجاد یک شهر دوستدار کودک طی کند را نشان میدهم.
دسته بندی :بهداشت سلامت در صنف سنگ,مقالات